Category:Persian links with redundant wikilinks
Jump to navigation
Jump to search
Newest and oldest pages |
---|
Newest pages ordered by last category link update: |
Oldest pages ordered by last edit: |
Pages containing Persian links which contain a redundant wikilink.
This occurs if link target consists of a single wikilink, which should instead be entered in the conventional manner without link brackets. For example, {{l|en|[[foo]]}}
is the same as {{l|en|foo}}
, and {{l|en|[[foo|bar]]}}
is the same as {{l|en|foo|bar}}
.
This also occurs when link templates are nested inside each other unnecessarily: e.g. {{l|en|
{{l|en|foo}}
}}
Top |
آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص |
ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن ه و ی |
Pages in category "Persian links with redundant wikilinks"
The following 200 pages are in this category, out of 804 total.
(previous page) (next page)S
Б
И
К
П
С
آ
ا
- اتراق کردن
- اجازه دادن
- اجرا کردن
- احساس کردن
- اخراج شدن
- اخراج کردن
- اداره کردن
- ادامه دادن
- ارائه دادن
- ارزیدن
- ارسال کردن
- از بین رفتن
- از خاطر رفتن
- از دست دادن
- از سر گرفتن
- از یاد بردن
- ازدواج کردن
- استخاره کردن
- استخراج کردن
- استدلال کردن
- استراحت کردن
- استعمار کردن
- استفاده کردن
- استمنا کردن
- اسکی کردن
- اشاره کردن
- اشتباه کردن
- اصرار کردن
- اصفهان
- اضافه کردن
- اعتراض کردن
- اعتراف کردن
- اعلام کردن
- اعمال کردن
- اغراق کردن
- اغوا کردن
- افت کردن
- افتادن
- افتخار کردن
- افسوس خوردن
- افشا شدن
- افشاندن
- افشردن
- افکندن
- امرار معاش کردن
- امضاء کردن
- انباشتن
- انتخاب کردن
- انتقاد کردن
- انجام دادن
- انجامیدن
- انداختن
- اندیشیدن
- انزال کردن
- انکار کردن
- انگاشتن
- اوت
- اکتبر
- ایجاد کردن
- ایستادن
ب
- ب.ظ
- باختن
- باز آمدن
- باز شدن
- باز کردن
- بازتاب کردن
- بازجویی کردن
- بازنگری کردن
- بازی کردن
- باعث شدن
- بافتن
- بالا رفتن
- باور کردن
- بحث کردن
- بخشیدن
- برآمدن
- برانداختن
- برباد دادن
- برخاستن
- برداشتن
- بردن
- بررسی کردن
- برفروب
- برکت دادن
- برگرداندن
- برگزار شدن
- برگزار کردن
- برگشادن
- برگشتن
- برگشودن
- بریدن
- بزرگ شدن
- بس کردن
- بستن
- بسنده کردن
- بطری
- بلند شدن
- بلند کردن
- بند کردن
- بندگی کردن
- به جا آوردن
- به خاطر سپردن
- به خواب رفتن
- به دست آمدن
- به دنیا آمدن
- به زبان آوردن
- به فراموشی سپردن
- به نظر آمدن
- به هم خوردن
- به هم رسیدن
- به وجود آمدن
- به وجود آوردن
- به کار بردن
- به یاد آوردن
- بهتان زدن
- بو کردن
- بوتل
- بوسیدن
- بوییدن
- بیختن
- بیداد کردن
- بیدار شدن
- بیدار کردن
- بیم
- بیمار شدن
ت
- تأکید کردن
- تایید کردن
- تب کردن
- تبدیل کردن
- تبریک گفتن
- تجدید نظر کردن
- تحصیل کردن
- تحمل کردن
- تخمین زدن
- تراشیدن
- ترجمه کردن
- ترجیح دادن
- ترساندن
- ترسیدن
- ترک کردن
- ترکیدن
- تسخیر کردن
- تسلیم شدن
- تشریف آوردن
- تشریف بردن
- تشریف داشتن
- تشویق کردن
- تشکر کردن
- تشکیل دادن
- تصادف کردن
- تصمیم گرفتن
- تصور کردن
- تعارف کردن
- تعجب کردن
- تعریف کردن
- تعیین کردن
- تف کردن
- تفریح کردن
- تفسیر کردن
- تقسیم کردن
- تقلید کردن
- تقویت کردن
- تقیه کردن