شیشه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /شیشِه/
اسم
[ویرایش]شیشه
- (مواد): ماده سخت، شفاف، . شکنندهای که در ساخت پنجرهها و بعضی ظروف بکار میرود.
- جسمی است شفاف و شکننده و بیشکل که از ذوب کردن سیلیکات به دست میآید.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین