پرش به محتوا

ریشه

از ویکی‌واژه

(ش)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. عضو اصلی گیاه که زیر زمین قرار دارد و آب و مواد لازم را به گیاه می‌رساند.
  2. اصل هر چیز. ؛ ~کسی را خشکاندن کنایه از: آن را یکسره از میان بردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • نامه ی باستان جلد اول
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ ریشه دارد
  1. یک ریشه عبارتست از:
  • در ریاضیات:
    • هرگاه عددی به توان n مشخص برسد، می گوییم که آن عدد ریشه nام حاصل توان است.
    • به هر یک از جواب های یک معادله، ریشه می گویند.
  • در سیاست به افرادی می گویند که در یک انجمن قادر به رای دادن هستند.
  • در زبان شناسی واژه ای است که یک لغت از آن گرفته شده است.
  • در گیاه شناسی یکی از قسمتهای گیاه می باشد.
  • در معماری، ریشه همان فونداسیون است.

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
base
  1. root
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

radice

اسم

[ویرایش]

origine