ازت
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /اَزُت/
اسم
[ویرایش]ازت
- (شیمی): گازی است بیرنگ و بیبو و بیمزه. در آب بسیار کم حل میشود. علاوه بر هوا در سفیده تخم مرغ و گوشت و شیر و همچنین در شوره یافت میشود. نیتروژن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /اَزِت/
اسم
[ویرایش]ازت
- مترادف لِه کرده در زبان فارسی، زمانی صرف میگردد که مشاهده گردد چیزی زیر پا، یا زیر چرخ اتومبیل له شده باشد. مانند سیب زیر پا.
- اَزِد بِلَسِنِه.
- لهاش کرده.
- اَزِد بِلَسِنِه.