پرش به محتوا

ازت

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فرانسوی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَزُت/

اسم

[ویرایش]

ازت

  1. (شیمی): گازی است بی‌رنگ و بی‌بو و بی‌مزه. در آب بسیار کم حل می‌شود. علاوه بر هوا در سفیده تخم مرغ و گوشت و شیر و همچنین در شوره یافت می‌شود. نیتروژن.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /اَزِت/

اسم

[ویرایش]

ازت

  1. مترادف لِه کرده در زبان فارسی، زمانی صرف می‌گردد که مشاهده گردد چیزی زیر پا، یا زیر چرخ اتومبیل له شده باشد. مانند سیب زیر پا.
    اَزِد بِلَسِنِه.
    له‌اش کرده.