پرش به محتوا

آلی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /آلی/

صفت نسبی

[ویرایش]

آلی

  1. (شیمی): مربوط به اندام‌های موجود زنده.
  2. (قدیم): دارنده اجزا یا اندام‌هایی که هر یک کار مخصوصی انجام میدهند.
  3. منسوب به آلت ؛ هر جسمی که دارای آلات متعدد باشد مانند حیوانات و نباتات.
  4. شاخه‌ای از شیمی که به بحث درباره کربن و ترکیبات آن می‌پردازد.
  5. سرخی، سرخی نیم رنگ.

مترادف‌ها

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن