آدرم
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آدرَم/
اسم
[ویرایش]آدرم
- (قدیم): نمدزین، نمدزین اسب و مانند آن.
- آدرَم در زبان بهاری به دو بخش آ - دَرَم قابل تجزیه است؛ و زمانی مسموع میشود که بخواهند با تعجب به دَرَم به معنی چیدن یا دِرو کردن، اشاره کنند.
- درفشی که با آن نمدزین را دوزند.
- زین، سلاح مانند خنجر و شمشیر.
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس