پرش به محتوا

آخال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • ترکی

آوایش

[ویرایش]
  • /آخال/

اسم

[ویرایش]

آخال

  1. (صنایع دستی): طرحی در قالی‌های ترکمنی با نقش‌های هندسی لوزی، و معمولا در زمینه لاکی.
    آخال ممکن است به دو بخش آ - خال قابل تجزیه باشد، که «آ» از حروف توجه و جلب نظر است.
  2. نوعی اسب، اسب آخال تکه.
  3. فضولات، خاکروبه، آشغال، هر چیز دور انداختنی. گرد و خاکی که در اثر تندباد پدید آید.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن