(Minghui.org) از کودکی بیمار بودم و وقتی بزرگ شدم وضعیت سلامتیام هنوز ضعیف بود. بعد از ازدواج برای ادامه زندگی به شوهرم تکیه کردم. او زندگیمان را ازطریق کارهای کوچک و ساده میچرخاند. مدت کوتاهی بعد از تولد پسرمان، شوهرم درگذشت و من بهعنوان یک مادر مجرد تلاش میکردم که زندگیمان را اداره کنم.
پسرم انگیزه جدیدی در زندگی پیدا کرد
یک روز وقتی پسرم به خانه آمد بسیار خسته به نظر میرسید. او نمیتوانست روی تخت دراز بکشد. از او پرسیدم که مشکل چیست. پسرم گفت که تنگینفس دارد و پزشک هم عمل جراحی قلب باز را توصیه کرده که هزینهاش 50هزار یوان است. از آنجا که ما استطاعت این کار را نداشتیم، پسرم گفت: «من قصد درمان شدن را ندارم. خیلی متأسفم که در آینده نمیتوانم از شما مراقبت کنم.»
ما با هم گریه کردیم و من به او گفتم که قوی بماند. برای اینکه پول قرض کنم به جاهای مختلفی رفتم، اما فایدهای نداشت. حتی خواهرم به من پشت کرد.
یکی از تمرینکنندگان فالون دافا که ما را میشناخت بعد از اینکه از وضعیت ما مطلع شد، به دیدارمان آمد. او از ما خواست که صمیمانه تکرار کنیم: «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» من از او یاد گرفتم که فالون دافا (فالون گونگ) یک تمرین تزکیه شخصی است که براساس اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری انجام میشود.
پسرم چند بار این دو عبارت را تکرار کرد. او ناگهان حس کرد که خیلی بهتر نفس میکشد. شگفتانگیز بود! او با شوق و خوشحالی گفت: « دیگر احساس خفگی نمیکنم. الان خیلی بهترم!»
بعداً این تمرینکننده فالون دافا 2000 یوان به پسرم داد و از او خواست که برای پیگیری وضعیتش به بیمارستان بزرگتر برود. این بار به او گفته شد: «شما نیاز به هیچ عمل قلبی ندارید و قلبتان بهخوبی کار میکند!»
بعد از مشاهده این معجزه، تمرین فالون دافا را شروع کردم.
اکنون پسرم بهعنوان راننده کامیون در یک شرکت حمل و نقل کار میکند. با اینکه او هنوز تمرین فالون دافا را شروع نکرده است، اما قدردان و سپاسگزار است و هرروز این عبارات را تکرار میکند.
مزرعه پرورش زنبورعسل برادرم در برابر آتش محافظت شد
برادرم زنبوردار است. او به فالون دافا اعتقاد دارد و از تمرین من پشتیبانی میکند. در ژوئن سال 2017، در نزدیکی مزرعه زنبور عسل او در منطقه کوهستانی، یک عروسی برگزار شد. فشفشههایی که افراد در عروسی روشن کردند باعث آتشسوزی در مزرعه برادرم شد و آتش با سرعت در اطراف گسترش یافت. برادرم و همسرش ناامیدانه به همدیگر نگاه کردند و شروع به گریه کردند- به نظر میآمد که مزرعه آنها محکوم به سوختن است.
در همان زمان او نشان یادبود فالون دافا را که به او داده بودم لمس کرد. او با همسرش زانو زد و شروع کرد به فریادزدنِ «فالون دافا خوب است! حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است!»
به محض اینکه این عبارات را فریاد زدند، آتش در حاشیه کندوهای عسل متوقف شد و به جهت دیگری حرکت کرد. منطقه بزرگی از درختان اکالیپتوس که شکوفههایش کنار کندوها بود نیز نجات یافتند.
آن شب اکثر زنبورها دوباره به کندوها برگشتند و هیچ ضرر چشمگیری برای او اتفاق نیقتاد. آن سال به صورت سودآوری به پایان رسید. خانواده و دوستان او شاهد شگفتی فالون دافا بودند.
همسایهام از افسردگی نجات پیدا کرد
یک روز همسایهام خانم سونگ را دیدم. او خسته و افسرده به نظر میرسید. به من گفت که مدت طولانی است که در خوابیدن مشکل دارد. با اینکه داروهای زیادی مصرف کرده بود اما هیچ کدام موثر نبودند.
به او گفتم که این دو عبارت را بگوید و برکت یابد. او موافقت کرد.
چند روز بعد، او با یک هندوانه بزرگ به دیدن من آمد. خوشحال به نظر میرسید و گفت که این عبارات خیلی مؤثرند. او شب و روز آنها را تکرار میکرد و سریعاً به خواب میرفت. او توانست هم کارهای خانهاش و هم کارهای بیرون را به خوبی انجام دهد.
به او گفتم که استاد لی هنگجی بنیانگذار فالون دافا به او کمک کردهاند. او گفت: « متشکرم استاد! متشکرم استاد!»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.